نمي دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمي خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولي بسيار مشتاقم ، که از خاک گلويم سوتکي سازد
گلويم سوتکي باشد
بدست کودکي گستاخ و بازيگوش
و او يکريز و پي در پي
دم خويش را در گلويم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدين سان بشکند در من
سکوت مرگبارم را
اينم از شعر مرضيه خانوم.من که مثل بعضيها کم نمييارم
شوخي کردما.اسم شعر هم کوزه گر هستش.