خدايا هرچه يه اتفاقات واقع در اطراف خود انديشه مي کنم،خود را نادان تر مي يابم و بي نتيچه به اولين پله بر ميگردم.
به مردودي پادشه خوبي مينگرم و آه ميکشم بر گردش آفتاب مهربان دور سياه چالهاي ماه.
ناله ميکشم از انتخاب افکار کوچک و ترجيح آن بر کرامت دستور.
نگرانم از مهرباني شناختن و در اين حال مهربان نبودن... .ادامه www.mpns.parsiblog.com